tippedدیکشنری انگلیسی به فارسینوک، نوک گذاشتن، نوک دار کردن، کج کردن، انعام دادن، محرمانه رساندن، یک ور شدن
پُلیاُل سرپوشاندهtipped polyol, capped polyolواژههای مصوب فرهنگستانپُلیاُلی که براثر سرپوشانی فعالتر شده است