مدلهای زمانناوابستة رویداد زمینلرزهtime-independent earthquake occurrence modelsواژههای مصوب فرهنگستانمدلهایی برای برآورد احتمال رخداد زمینلرزه، در دورة زمانی معین، بر پایة فرض پواسونی بودن توزیع هر رخداد
ناسازگاری درزمانیtime inconsistency, dynamic inconsistencyواژههای مصوب فرهنگستاندر اقتصاد، وضعیتی که در آن ترجیحات تصمیمگیرنده با گذر زمان تغییر کند بهگونهای که سیاست مطلوب کنونی در آینده مطلوب نباشد
وارونگی زمانیtime inversionواژههای مصوب فرهنگستانتغییر علامت تکانۀ ذرات در زمانی معین برای فرایند شبیهسازی مسیر
شاخص آشفتگی زمان توفانdisturbance storme time indexواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفهای از تغییر میدان مغناطیسی زمین در هنگام توفان که شاخصی از شدت جریان حلقوی است اختـ . شاخص آزت DST index
مدتدیکشنری فارسی به انگلیسیcontinuance, distance, interval, space, span, spell, stretch, term, time, while, years
بازه زمانیواژهنامه آزاددورانی از زمان، فاصلۀ بین دو نقطه بر روی خطِ زمان، فاصلۀ زمانی؛ معادل interval یا Time Frame در انگلیسی.