فامینلغتنامه دهخدافامین . (اِخ ) دهی است به بخارا. (منتهی الارب ). از قرای بخاراست . (معجم البلدان ). شهری است به ماوراءالنهر از ناحیت سروشنه بر راه خجند و فرغانه و اندر وی حصاری
فامینکchromatidواژههای مصوب فرهنگستانیکی از دو ساختار رشتهای حاصل از دوتاشدن فامتن در تقسیم یاختهای
فامینۀ جنسیsex chromatin, Bour bodyواژههای مصوب فرهنگستانفامینۀ مربوط به فامتن X غیرفعال و متراکمی که در هستۀ یاختههای بدن غالب پستانداران ماده یافت میشود
فامینهchromatinواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از اسیدهای هستهای و پروتئینها که بهشدت رنگپذیر است و در هنگام تقسیم یاختهای فامتن ایجاد میکند