فایش القبطیلغتنامه دهخدافایش القبطی . [ ی ِ شُل ْ ق ُ ] (ع اِمرکب ) باقلای قبطی . (حکیم مؤمن ). صحیح آن فابش است و با یاء خطای نساخ است . رجوع به فابس و فابش شود.
ذوفایشلغتنامه دهخداذوفایش . [ ی ِ ] (اِخ ) یزید. مکنی به ابی سلامة ازبنویحصب . یکی از اذواء یمن . و این همان ابو سلامه است که اعشی در قصائد خویش او را میستاید. (المرصع).