برداشت 2takeواژههای مصوب فرهنگستان[سینما و تلویزیون، موسیقی] یک نوبت فیلمبرداری از یک صحنه [موسیقی] ضبطی منفرد، متمایز و مستمر از یک قطعه یا خطی از آن
مسافتبرخاست لازمtakeoff distance required/ take-off distance required, TODR, take-off field length requiredواژههای مصوب فرهنگستانمسافت افقی لازم برای شتـابگیری هواپیما و رسیدن به سرعت ایمن، از نقطة رهاسازی ترمزها تا ارتفاع پنجاهپایی از سطح زمین یا آب
پاخورهtake-allواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری قارچی که به ریشه و پاهنگ/ طوقۀ (crown) غلات حمله میکند و علاوه بر کاهش چشمگیر محصول، ممکن است موجب سیاهی ریشه یا کوتولگی (dwarf) یا سفیدخوشگی یا حتی مرگ گیاه میشود
برداشت 2takeواژههای مصوب فرهنگستان[سینما و تلویزیون، موسیقی] یک نوبت فیلمبرداری از یک صحنه [موسیقی] ضبطی منفرد، متمایز و مستمر از یک قطعه یا خطی از آن
partakeدیکشنری انگلیسی به فارسیبخور، شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن