symposiaدیکشنری انگلیسی به فارسیسمپوزیوم، هم نشست، همسگالی، بزم پس از شام، مجلس مذاکره دوستانه، مقالات گوناگون دربارهیک موضوع
symposiastدیکشنری انگلیسی به فارسیسمپوزیوم، همسگالگر، شرکت کننده در سمپوزیم، اهل ضیافت، کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiastدیکشنری انگلیسی به فارسیسمپوزیوم، همسگالگر، شرکت کننده در سمپوزیم، اهل ضیافت، کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiastدیکشنری انگلیسی به فارسیسمپوزیوم، همسگالگر، شرکت کننده در سمپوزیم، اهل ضیافت، کسیکه در بزم شرکت میکند