سرراهیفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پولی که قبل از مسافرت به مسافر میدهد.۲. (صفت نسبی) کودک نوزاد که او را کنار راه بگذارند تا دیگری ببرد.
سرراهیلغتنامه دهخداسرراهی . [ س َ رِ ] (اِ مرکب ) صدقه که مسافر گاه به راه افتادن به فقرا دهد. (یادداشت مؤلف ). || آنچه مسافر هنگام سفر به کسان خود انعام دهد. || (ص نسبی ) کوی یا
جفت سرراهیplacenta praevia/ placenta previa, placental presentationواژههای مصوب فرهنگستانجفتی که با قرار داشتن در بالا یا نزدیکی گلوی زهدان، زایمان را با دشواری مواجه میکند
جفت سرراهی جانبیplacenta praevia marginalis/ placenta previa marginalis, lateral placenta praevia/ lateral placenta previa, marginal placenta praevia/ marginal placenta previaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جفت سرراهی که در کنارۀ دهانۀ زهدان قابل لمس است
جفت سرراهی مرکزیplacenta praevia centralis/ placenta previa centralis, total placenta praevia/ total placenta previa, central placenta praevia/ central placenta previaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جفت سرراهی که دهانۀ داخلی زهدان را بهصورت کامل میپوشاند
جفت سرراهی ناقصplacenta praevia partialis/ placenta previa partialis, incomplete placenta praevia/ incomplete placenta previa, partial placenta praevia/ partial placenta previaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جفت سرراهی که بخشی از دهانه داخلی زهدان را میپوشاند