سراقلغتنامه دهخداسراق . [ س ُرْ را ] (ع ص ، اِ) ج ِ سارق ، بمعنی دزد. (از آنندراج ). رجوع به سارق شود.
سراقوسیلغتنامه دهخداسراقوسی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب است به سراقوس و از آنجاست ابوعلی حسن بن محمدبن الحسن بن احمدبن جواد الکندی السراقوسی . (لباب الانساب ص 538) (الانساب سمعانی ).
سراقةلغتنامه دهخداسراقة. [ س ُ ق َ ] (اِخ ) ابن عمرو، مکنی به ذوالنور.صحابی است . وی کسی است که با مردم ارمنیه بصلح کار کرد و هم در آنجا درگذشت . (اعلام زرکلی ج 1 ص 360).