suspectدیکشنری انگلیسی به فارسیمشکوک، سوء ظن داشتن، ظن کردن، بدگمان شدن از، ظنین بودن از، گمان کردن، شک داشتن، مورد شک
مناطق آسیبپذیرsuspect areasواژههای مصوب فرهنگستانمحلهایی در شناور که میزان خوردگی در آنها زیاد است یا به تشخیص بازرس احتمال خوردگی بیشتر و سریعتری دارند
مورد مشکوکsuspect caseواژههای مصوب فرهنگستانفردی که در محل آلوده به بیماری حضور داشته است و مشکوک به بیماری است