تکمیلsuppletionواژه‌های مصوب فرهنگستانفرایندی ساختواژی که بر مبنای آن در یک صیغگان صورت‌هایی از دو یا چند ریشة مختلف مکمل یکدیگر واقع می‌شوند
درمان حمایتیsupportive treatment, supporting treatmentواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی درمان با هدف حفظ توان بیمار
ترغیب‌درمانیpersuasion therapyواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی روان‌درمانی حمایتی (supportive psychotherapy) که در آن درمانگر می‌کوشد با توسل به قدرت استدلال و نقادی مراجع، او را متقاعد کند که نگرش‌ها و رفتارهای معیوب
پشتیباندیکشنری فارسی به انگلیسیally, backup, backer, behind, patron, shield, support, supporter, supportive, backing
حامیدیکشنری فارسی به انگلیسیally, backer, behind, defense, patron, promoter, proponent, protector, support, supporter, supportive, tutelary, backing
مشوقدیکشنری فارسی به انگلیسیcome-on, encouragement, incentive, inducement, instigation, patron, stimulant, stimulus, supportive
یاوردیکشنری فارسی به انگلیسیacolyte, adjutant, aid, ally, assistant, auxiliary, coadjutor, friend, help, helper, friendly, lieutenant, minion, second, subordinate, succor, succour, support