متعاقب، بعدی، بعد، پسین، لاحق، مابعد، دیرتر، خلفی، پس ایند
رشد ثانویه
مرزی که در خلال فرایند اسکان به وجود آمده باشد
subsequent
next, subsequent
sequel, sequential, subsequent
eventual, eventuality, subsequent, train
متعاقبا