بازیاب مهمات غوطهورsubmerged ordnance recovery device, SORDواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای زیرسطحی مجهز به سامانة هدایت تصویری برای بازیابی مهمات موجود در قعر آب
تخمیر غوطهورsubmerged fermentationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند تخمیر که در آن ریزاندامگانها در محیط مایع در درون محل تخمیر رشد میکنند
جوشکاری قوسی زیرپودریsubmerged arc welding, SAWواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوشکاری قوسی بدون اعمال فشار که در آن بین فلز پرکننده و حوضچۀ جوش یک یا چند قوس، کنار هم یا پشت سر هم، ایجاد میشود؛ در این فرایند حفاظت از قوس و فلز مذاب
کورۀ الکترودغوطهورsubmerged-electrode furnaceواژههای مصوب فرهنگستانکورهای برای کربندهی مایع قطعات ازطریق گرم کردن حمام نمک مذاب با استفاده از الکترودهای غوطهور در آستر سرامیکی
محدودۀ غوطهوریsubmerged zoneواژههای مصوب فرهنگستانقسمتی از یک سازۀ دریایی که همواره در داخل آب است و گستردگی آن از زیر محدودۀ پاششی تا خط کف دریا است