26 فرهنگ

590 مدخل


ترجمه مقاله

string

striNG

رشته، ریسمان، نخ، سیم، سلسله، زه، ردیف، قطار، دراز، عقد، رشته کردن، به نخ کشیدن، بصف کردن، زهدار کردن، نخ کردن، زه انداختن به، کشیدن، زهی، نخ مانند، ریشهای، چسبناک