straightدیکشنری انگلیسی به فارسیسر راست، راست، مستقیما، یک راست، مستقیم، درست، صریح، مرتب، راحت، رک، بی پرده، عمودی، افقی، بطور سرراست
چَفتۀ تختflat arch 1, jack arch 1, straight arch 1واژههای مصوب فرهنگستانچَفتۀ مستوی ساختهشده از قطعات گوِهشکل، از جنس سنگ یا آجر
کَفتهflat arch 2, jack arch 2, straight arch 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی چَفتۀ خفته که خیز آن بسیار کم باشد
straightدیکشنری انگلیسی به فارسیسر راست، راست، مستقیما، یک راست، مستقیم، درست، صریح، مرتب، راحت، رک، بی پرده، عمودی، افقی، بطور سرراست
straightدیکشنری انگلیسی به فارسیسر راست، راست، مستقیما، یک راست، مستقیم، درست، صریح، مرتب، راحت، رک، بی پرده، عمودی، افقی، بطور سرراست