16 مدخل
هدایت، هدایت کردن، راندن، اداره کردن، راهنمایی کردن، بردن
خوشبختی
ترسناک
تکه تکه شده، کنار رفتن، برگشتن، انحراف حاصل کردن، کنار زدن
steeved، خفت کردن، بار کردن، تنگ هم چیدن
steerer، رهبر، شراعبان، هادی
steeked
steerers، رهبر، شراعبان، هادی