سفیقلغتنامه دهخداسفیق . [ س َ ] (ع ص ) جامه ٔ سخت بافته . (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ). کرباسی نرم . (مهذب الاسماء). || مرد شوخ روی و بی شرم . (آنندراج ) (منتهی ا
سفیقةلغتنامه دهخداسفیقة. [ س َ ق َ] (ع اِ) چوبی است باریک دراز، پهن که بر وی بوریا پیچند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || فلیته مانندی باریک دراز از زر و نقره و م