23 مدخل
گول زدن، سخت گیر، نازک نارنجی، بی میل، استفراغی، باحیا
سزاوار
سکته مغزی
زل زده
squarishly
squarish، تقریبا مربع، تاحدی چهارگوش
squeamish
squeamishness
fastidious, squeamish