25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
پیلک
squama
squamae
متقشر
squamose
scaly
بیشتر بدانید
هرو
خرد
چاپک سواری
زانو رصدگاه (رصدگه ) کردن
burucha
نشانگر چراغ راهنما
جستوجوی دقیق
squamation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسفنجی، بشکل فلس، پولک، پوشش فلسی شکل حیوانات