speedدیکشنری انگلیسی به فارسیسرعت، شتاب، تندی، حالت، میزان شتاب، کامیابی، درجه تندی، وضع، سرعت گرفتن، کامیاب بودن، باسرعت راندن، شانس خوب داشتن
طیف گرانرویکشسانیviscoelastic spetrumواژههای مصوب فرهنگستانطیفی گرماییـ مکانیکی که گسترۀ دمایی آن شامل دماهای انتقال گرانروکشسان است