427 مدخل
خرج کردن، صرف کردن، صرف شدن، سودن، تمام شدن
صرف همه، خراج
صرف یک پنی
کمتر خرج کن
شایعات صرف شده
صرف می کند، خرج کردن، صرف کردن، صرف شدن، سودن، تمام شدن
spend
spender
spendable