11 مدخل
جرقه زد، جرقه زدن، خود نمایی کردن
spanked، با سرعت حرکت کردن، با دست بکفل زدن، در کونی زدن
اسپرد، مشاجره کردن
جرقه، عاشق، جرقهزن
به سختی
زرد، گل مالی کردن، پخش کردن، پاشیدن