تسلیم شد، مست کردن، احمق کردن
سدیم، سیرچشم
سیراب شده، دوده زدن
شاتوت
جنوب
sauteed، سرخ کردن
sottedness
مشروب خورده، گیج کردن، شیفته و مسحور کردن، مست کردن
unsotted
بی نظیر