solitaryدیکشنری انگلیسی به فارسیمنفرد، مجد، تنها، منزوی، انفرادی، گوشه نشین، عابد، منفرد، تنها، منزوی، مجرد، تک، پرت
solitaryدیکشنری انگلیسی به فارسیمنفرد، مجد، تنها، منزوی، انفرادی، گوشه نشین، عابد، منفرد، تنها، منزوی، مجرد، تک، پرت
solitaryدیکشنری انگلیسی به فارسیمنفرد، مجد، تنها، منزوی، انفرادی، گوشه نشین، عابد، منفرد، تنها، منزوی، مجرد، تک، پرت