سدارلغتنامه دهخداسدار. [ س ِ ] (ع اِ) پرده مانندی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شبه الکلة تعرض فی الخباء. (اقرب الموارد).
سدارةلغتنامه دهخداسدارة. [ س َ رَ ] (ع مص ) سراسیمه گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خیره شدن چشم شتر از شدت گرما یا از شدت سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سرگشته شدن شتر