سمعمعلغتنامه دهخداسمعمع. [ س َ م َم َ ] (ع ص ) خرد سر و ریش . || مرد زیرک و سبک شتاب ، و گرگ را نیز بدان توصیف کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زنی که در حضور ترشرویی نماید و