سماریسلغتنامه دهخداسماریس . [ س َ ] (اِ) نوعی از ماهی باشد و آنرا اهل مغرب سردین گویند.(از برهان ) (از آنندراج ). اسم یونانی ماهی شور است .(تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به سردین و سا
سماریلغتنامه دهخداسماری .[ س ُ ] (اِ) جهاز را گویند و به عربی سفینه خوانند.(برهان ). کشتی . (از آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ). سفینه . کشتی . جهاز. (ناظم الاطباء) : ای فلک
ساریساواژهنامه آزادکوشا، اسم کوهی در ترکیه، نام شهری باستانی در مجاورت رودخانه دجله، اسم دخترانه (کردی) داری ریشه عربی هندی به معنی نازک, زیبا ,نرم