14 مدخل
خوابیدن، رد پای کسی را گرفتن
لعنتی
سقوط، سورتمه راندن
پوسته پوسته شدن، پوشش، غلاف، مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
چرت زدن، در لجن گیر افتادن
شلاق زدن
sheathing