slateدیکشنری انگلیسی به فارسیتخته سنگ، فهرست نامزدهای انتخاباتی، سنگ لوح، سنگ متورق، لوح سنگ، ورقه سنگ، ذغال سنگ سخت و سنگی شرح وقایع، با لوح سنگ پوشاندن، واقعهای را ثبت کردن، تعیین کردن، م
سنگ لوحslateواژههای مصوب فرهنگستانسنگ دگرگونی ریزدانه و متراکم که میتوان آن را بهصورت تختهسنگ یا صفحههای نازک برید