skinsدیکشنری انگلیسی به فارسیپوسته ها، پوست، جلد، چرم، پوست انسان، خیک، خیگ، پوست کندن، با پوست پوشاندن، لخت کردن
سندسلغتنامه دهخداسندس . [ س ُ دُ ] (اِ) کلمه ٔیونانی است . دیبا. (لغت نامه ٔ مقامات حریری ). قسمی از دیبای بیش قیمت بغایت رقیق و باریک و لطیف و نازک که بیشتر لباس بهشتیان از آن
shinsدیکشنری انگلیسی به فارسیshins، ساق پا، قلم پا، ساق، قلم پای خوک، گوشت قلم پا، پیاده وباسرعت رفتن