ستللغتنامه دهخداستل . [ س َ ] (اِ) ظرفی بزرگ با یک دسته که دوسوی آن بدو سوی ظرف پیوسته است . رجوع به سطل شود.
کستللغتنامه دهخداکستل . [ ک ُ ت َ ](اِ) جعل و سرگین گردانک را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به جعل و سرگین گردانک شود.
ستلمش بیکلغتنامه دهخداستلمش بیک . [ س َ ت ُ م ُ ب َ ] (اِخ ) ابن مولای . امیر قهستان که در جنگی که بتاریخ نیمه ٔ ربیع الاول 759 هَ . ق . بین او و ملک معزالدین حسین در گرفت کشته شد.ز