سباتلغتنامه دهخداسبات . [ س ُ ] (ع اِ) خواب . (اقرب الموارد). خواب سبک و خفی یا ابتدای خواب در سر تا که بدل رسد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (ص ) مرد زیرک . (ناظم الاطباء)
سباتفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. خواب یا اول خواب.۲. خواب سبک.۳. دهر؛ روزگار.۴. مرد زیرک.۵. (اسم مصدر) (پزشکی) بیماری خوابزدگی که تا آستانۀ از دست رفتن هشیاری میرسد.
سبات سهریلغتنامه دهخداسبات سهری . [ س ُ ت ِ س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام مرضی است که در اثر بلغم و صفرا عارض شود و آن از سرسام حار و بارد ترکیب می شود. در این مرض هر گاه بلغم غ