سباللغتنامه دهخداسبال . [ س ِ ] (ع اِ)ج ِ سبلة. (دهار) (مهذب الاسماء) (غیاث ) : به نیم گرده بروبی بریش بیست کنشت بصد کلیچه سبال تو شو که روب نرفت . عماره ٔ مروزی .لاف تو ما را ب