سبزفاملغتنامه دهخداسبزفام . [ س َ ] (ص مرکب ) سبزرنگ : این برنگ سبز کرده پایها را سبزفام وآن بمشک ناب کرده چنگها را مشکبار.منوچهری .
سبزبامgreen roof, living roof, eco-roofواژههای مصوب فرهنگستانبامی پوشیده از گیاهان که برای زیبایی و بهینهسازی مصرف انرژی طراحی میشود