پایۀ سوزن نیمه‌خودکارsemi-automatic switch standواژه‌های مصوب فرهنگستانپایۀ سوزنی که سازوکار داخلی آن عقب‌گرد خط‌نورد را ازطریق یک سوزن امکان‌پذیر می‌سازد
جعبه‌دندة نیمه‌خودکارsemi-automatic gearbox, SAT 2, semi-automatic transmission, clutchless manual transmission, automated manual transmission, trigger shift, flappy-paddle gear shift, paddle-shift gearboxواژه‌های مصوب فرهنگستانجعبهدندهای که در آن با اقدام راننده به تعویض دنده، کلاچ‌گیری به‌صورت خودکار انجام می‌گیرد
سوزن نیمه‌خودکارsemi-automatic switch, rubber switchواژه‌های مصوب فرهنگستانسوزنی که به پایۀ سوزن نیمه‌خودکار متصل شده باشد
نیم‌شبکۀ بسپاری درهم‌خلیدهsemi interpenetrating polymer networkواژه‌های مصوب فرهنگستاننـوعی شبکۀ بسپاری درهم‌خلیده که در آن یکی از بسپارها خطی است و دیگری شبکه‌ای اختـ . نیم‌شبدر SIPN, semi-IPN
نیمواکهsemi-vowelواژه‌های مصوب فرهنگستانهمخوانی که در تولید آن مجرای گفتار تنگ شود، ولی به انسداد یا سایش نینجامد و ازاین‌جهت در مرز میان همخوان و واکه قرار گیرد متـ . نیممصوت نیمهمخوان، نیمص
هم‌تازیswarmingواژه‌های مصوب فرهنگستانروشی که براساس آن یگان‌های عملیاتی خوداتکا (autonomous) یا نیمه‌خوداتکا (semi-autonomous) از چند سو به دشمن هجوم می‌برند و سپس دوباره گرد هم می‌آیند
