خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
self-effacement پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
self
خود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کلیت فرد، شامل همۀ ویژگیهای آگاهانه و ناآگاهانه و جسمی و ذهنی او
-
self assembly/self-assembly
خودگردایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] قابلیت ایجاد ساختارهایی از زیرواحدهای سازندۀ آن بیآنکه منبعی بیرونی اطلاعاتی دربارۀ نحوۀ ساخت ساختارهای اولیه ارائه دهد
-
self assertion, self assertive
خودابرازگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند تأکید بر نظرات خود و انجام اعمالی که نیازها و حقوق و خواستههای فرد را در مرکز توجه قرار میدهد متـ . ابراز وجود
-
self work
اثر خویشمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آثاری مانند زندگینامۀ خودنوشت و یادداشتهای روزانه و سفرنامه که موضوع آن شرح زندگی پدیدآور باشد
-
self-pollinated
خودگردهافشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی گل یا گیاهی که گردهافشانی آن در خود گیاه صورت میپذیرد
-
self-pollination
خودگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گردهافشانی که در آن گردۀ گیاه مادگی همان گیاه را بارور میکند
-
self-care
خودمراقبتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] مراقبتهای فردی یا پزشکیای که خود بیمار با راهنمایی ارائهکنندگان مراقبتهای سلامت انجام میدهد
-
self-centralizer
خودمرکزیساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرگروه H از یک گروه G که با مرکزیساز خود برابر است
-
self-publishing
خودناشری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نوعی نشر که در آن کلیۀ فعالیتهای مربوط به چاپ و توزیع و فروش اثر با پدیدآور است
-
self-reversal
خودوارونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ایجاد ماندهمغناطش طبیعی در سنگ در خلاف جهت میدان مغناطیسی محیط در هنگام تشکیل سنگ
-
self vulcanisation
خودولکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار- تایر] ولکانشی در دمای اتاق یا بالاتر از آن که بهکمک مادۀ شیمیایی و بدون گرمادهی از منبع بیرونی رخ میدهد متـ . خودپزش 1 self curing 1
-
self-pruning
خودهرسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← هرس طبیعی
-
self-soothing
خودآرامی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شیوهای برای پیشگیری از بازگشت که در آن فرد با مدیریت حواس پنجگانه، خود را آرام میسازد
-
self-disclosure
خودافشاگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] برملا کردن ژرفترین احساسها و تخیلها و تجربههای خود
-
self-denial
خودانکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سرکوب آرزوها و امیال و چشمپوشی از ارضای آنها