secretدیکشنری انگلیسی به فارسیراز، رمز، سر، دستگاه سری، مخفی، محرمانه، پنهان، نهان، رمزی، نهانی، مجهول، اسرار امیز، پوشیده، سرپوشیده
رأیگیری مخفیballot2, secret voting, ballot box2, secret ballotواژههای مصوب فرهنگستانرأیگیری یا رأیدهی بهصورت پنهان متـ . رأیدهی مخفی
secretدیکشنری انگلیسی به فارسیراز، رمز، سر، دستگاه سری، مخفی، محرمانه، پنهان، نهان، رمزی، نهانی، مجهول، اسرار امیز، پوشیده، سرپوشیده