سیاقفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسلوب، روال، روش، شیوه، طریقه، منوال، نحو، نمط، نوع، هنجار ۲. بافت، قرینه ۳. تلو ۴. حساب نویسی، علمحساب
سیاقلغتنامه دهخداسیاق . (ع مص ) راندن . (آنندراج ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 3) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (غیاث اللغات ) (المصادر زوزنی ). || جان کندن . (تاج المصادر
سیاقفرهنگ انتشارات معین[ ع . ] (اِ.) 1 - اسلوب ، روش . 2 - فن تحریری محاسبات به روش قدیم و آن شامل علایمی اختصاری بود مأخوذ از اعداد عربی . ؛ ~ کلام (سخن ) اسلوب سخن ، طرز جمله بندی
سیاق و سباقواژهنامه آزاداز سوق به معنای بعد و قبل سیاق:بعد سِباق:قبل مثال:هنگام مطالعه آیات قرآن،به سیاق و سِباق آن،توجّه کنید.
سیاقةالاعدادفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدر بدیع، آوردن پشتِسرِهم چند اسم در یک جمله یا بیت که بعد یکایک آنها را وصف کند، مانند این شعر: دارم در انتظار تو ای ماه سنگدل / دارم ز اشتیاق تو ای سرو سیمبر