دگرگردان واجدایشsegregation distorter, SDواژه‌های مصوب فرهنگستانژن یا عامل دیگری که نسبت واجدایش دگره‌ها را بر هم میزند
رفتار تک‌حوزه‌ایsingle-domain behavior, SD behaviorواژه‌های مصوب فرهنگستانخصوصیاتی در دانه‌های تک‌حوزه‌ای مانند وادارندگی بسیار و پایداری مغناطش در دوره‌های زمانی زمین‌شناختی
سی املغتنامه دهخداسی ام . [ اُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) در مرحله ٔ سی . سی امین . (فرهنگ فارسی معین ) : و چندان توقف نمود [ عبداﷲ عامر ] که جور را بستد در سال سی ام از هجرت . (فا
بر روی کسی جام کشیدنلغتنامه دهخدابر روی کسی جام کشیدن . [ ب َ ی ِ ک َ ک َ / ک ِ ] (مص مرکب ) بر روی کسی شراب خوردن . بیاد کسی شراب خوردن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ). نوشیدن بیاد کسی .
یک سی املغتنامه دهخدایک سی ام . [ ی َ / ی ِ اُ ] (اِ مرکب ) سی یک . یک حصه از سی حصه . یک جزء از سی جزء چیزی .
ال . اس . دیفرهنگ انتشارات معین(اِ. اِ) [ انگ . ]L.S.D (اِ.) نوعی مواد مخدر با خاصیت توهُّم زا که در کشورهای غربی مصرف فراوان دارد.