سُلsolواژههای مصوب فرهنگستانمحیطی که در آن ذرات کلوئیدی در بستری از جنس گاز یا مایع یا جامد پراکنده باشد
فرایند سُلـ ژلsol-gel processواژههای مصوب فرهنگستانفرایند انتقال پراکنهای از ذرات کلوئیدی به حالت ژل
schoolدیکشنری انگلیسی به فارسیمدرسه، مکتب، دبستان، دبیرستان، گروه، تحصیل در مدرسه، اموزشگاه، دسته، تدریس در مدرسه، مکتب علمی یا فلسفی، جماعت همفکر، دسته ماهی، گروه پرندگان، درس دادن، تربیت کردن، بمدرسه فرستادن
schoolدیکشنری انگلیسی به فارسیمدرسه، مکتب، دبستان، دبیرستان، گروه، تحصیل در مدرسه، اموزشگاه، دسته، تدریس در مدرسه، مکتب علمی یا فلسفی، جماعت همفکر، دسته ماهی، گروه پرندگان، درس دادن، تربیت کردن، بمدرسه فرستادن
مکتبschoolواژههای مصوب فرهنگستانگروهی هنرمند همعصر که همانندیهایی در دید و سبک دارند و غالباً از ناحیه یا شهر معینی هستند