scholarدیکشنری انگلیسی به فارسیمحقق، پژوهشگر، دانشمند، دانش پژوه، دانشور، ادیب، عضو فرهنگستان، اهل تتبع، شاگرد ممتاز، خردمند
scholarshipsدیکشنری انگلیسی به فارسیبورس تحصیلی، دانش، تحقیق، فضیلت، کمک هزینه دانشجویی، فضل وکمال، مستمری
scholarshipsدیکشنری انگلیسی به فارسیبورس تحصیلی، دانش، تحقیق، فضیلت، کمک هزینه دانشجویی، فضل وکمال، مستمری