شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
گپزنیchattingواژههای مصوب فرهنگستانیکی از خدمات اینترنت که امکان گفتوگو بین دو یا چند کاربر را فراهم میسازد
تپۀ شنیsand humpواژههای مصوب فرهنگستانتپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
صافی شنیsand filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و بهصورت لایهلایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده میکنند
برش بهداشتیsanitation cutting, sanitation felling, sanitary cutting, sanitary fellingواژههای مصوب فرهنگستانبرداشت درختان مرده یا صدمهدیده یا آسیبپذیر برای جلوگیری از گسترش آفات و بیماریها و بهبود بهداشت جنگل
قدسالاقداسSanctum Sanctorum, Sanctuary, Holy of Holies, Inner Sanctumواژههای مصوب فرهنگستاندرونیترین و مقدسترین بخش معبد بزرگ یهودیان در اورشلیم
خریدگویش کرمانشاهکلهری: san/ xeřɪ گورانی: san/ xeřɪ سنجابی: san/ xeřɪ کولیایی: asan/ axeřɪ زنگنهای: san/ xeřɪ جلالوندی: san/ xeřɪ زولهای: san/ xeřɪ کاکاوندی: san/ xeřɪ هوزمانوندی: san/ xeřɪ
sandsدیکشنری انگلیسی به فارسیماسه ها، ماسه، شن، ریگ، شن کرانه دریا، سنباده زدن، شن پاشیدن، شن مال یا ریگمال کردن