گاویاللغتنامه دهخداگاویال . (اِ) نوعی از خزندگان شامل طایفه ٔ تمساحان عظیم آسیا و اوقیانوسیه ، دارای پوزه ٔ بلند و باریک . طول آن گاه بشش متر میرسد.
گاویالفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] (اِ.) خزنده ای است از راستة تمساح ها که مخصوص هند و مجمع الجزایر سوئد است و طولش گاهی بالغ بر 6 متر می شود. این خزنده دارای پوزه ای دراز و نسبتاً باریک
گاویالفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهتمساحی به طول شش متر که پوزهای دراز شبیه منقار و دندانهای تیز دارد و ماهیها را شکار میکند؛ تمساح هندی.
گاوسالهلغتنامه دهخداگاوساله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) گوساله . بچه ٔ گاو:غراء. فرقد، گاوساله و یا گاوساله ٔ دشتی . فرقود؛ گاوساله دشتی . هلام ؛ طعامی است که از گوشت و پوست گاوساله
گاوچالیلغتنامه دهخداگاوچالی . (اِخ ) دهی است از دهستان پاطاق بخش سرپل ذهاب شهرستان قصر شیرین ، واقع در 11000گزی جنوب خاوری سرپل ذهاب کنار شوسه ٔقصر شیرین به کرمانشاهان . دامنه ، هو
گاوسالارلغتنامه دهخداگاوسالار. (اِخ ) یکی ازتوابع هزارجریب از انزان کوه از، دودانگه ، (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 123).
نهنگلغتنامه دهخدانهنگ . [ ن َ هََ ] (اِ) تمساح . (برهان قاطع) (السامی ) (دهار) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (نصاب ) (منتهی الارب ). فرس البحر. اسب آبی . (یادداشت مؤلف ). جانوری است معر