تونل شوکshock tunnelواژههای مصوب فرهنگستانتونل بادی که در آن سیال با سرعت بالا جریان مییابد و شوکهایی با ماخ 6 تا 25 تولید میکند
لولۀ شوکshock tubeواژههای مصوب فرهنگستانتونل بادی که در پژوهشهای فوقِصوتی کاربرد دارد و در آن سیال با فشار بالا جریان مییابد و در آزمونگاه به سرعت بسیار بالایی میرسد
مرحلۀ شوک و انکارdenial and shock stageواژههای مصوب فرهنگستاننخستین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که دورۀ زودگذر و حادی است و در آن فرد با شناسایی و پذیرش اینکه به یک بیماری کشنده مبتلاست، دچار اضطراب شدیدی میشود
ریزکیسَکsaccule, sacculusواژههای مصوب فرهنگستانیکی از دو کیسۀ غشایی داخل دهلیز گوش که کوچکتر از دیگری است
قدسیsacred, sacramentalواژههای مصوب فرهنگستانازنـظر امـیـل دورکـیــم، ویـژگـی اموری در جامعه که روزمره نیستند و لاهوتی و معنویاند متـ . مقدس
قدسیباوریsacramentalism, sacramentarianismواژههای مصوب فرهنگستاناعتقاد به آیینهای قدسی و اشیای مقدس و به نقش تأثیرگذار آنها در رستگاری انسان
بن بستدیکشنری فارسی به انگلیسیblind, court, cul-de-sac, dead end, dead-end, deadlock, impasse, logjam
همکارهsynergidواژههای مصوب فرهنگستانهریک از دو یاختۀ تکلاد که در مجاورت مجرای سُفت در کیسۀ رویان (embryonic sac) قرار دارند و عمل آنها مشابه است
یاختههای پادسُفتیantipodal cellsواژههای مصوب فرهنگستانسه یاختۀ تکلاد در کیسۀ رویان (embryonic sac) گیاهان گلدار که در مقابل مجرای سُفت قرار دارد متـ . پادسُفتی antipodal
بُنگَردcul-de-sacواژههای مصوب فرهنگستانکوچه یا معبر بنبستی که در انتهای آن محل مخصوصی برای دور زدن وسایل نقلیه در نظر گرفته شود