13 مدخل
خرابکاری، خرابکاری کردن
خرابکاری، خرابکاری عمدی، کارشکنی و خرابکاری، خرابکاری کردن
اقداماتی با هدف آسیب رساندن به توان دفاع ملی یک کشور
ضد خرابکاری
خراب شده
sabotage, subversion
sabotage
agitate, sabotage
خرابکاری، کارشکنی. معادل sabotage در انگلیسی و فرانسوی.