قطاقطالغتنامه دهخداقطاقطا. [ ق َ ق َ ] (ع اِ صوت ) حکایت آواز قطا. (اقرب الموارد). رجوع به قطا و قطاة شود.
قطاقطلغتنامه دهخداقطاقط. [ ق َ ق ِ ] (اِخ ) نام موضعی است ، و در اشعار بعضی شاعران عرب از آن یاد شده است . (معجم البلدان ).
قطقطانةلغتنامه دهخداقطقطانة. [ ق ُ ق ُ ن َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک کوفه در طف ، و زندان نعمان بن منذر بدانجاست . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).