قطیللغتنامه دهخداقطیل . [ق َ ] (ع ص ) بریده از بن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): نخلة قطیل ؛ خرمابن بریده از بن . (منتهی الارب ).
قطیلةلغتنامه دهخداقطیلة. [ ق َ ل َ ] (ع اِ) پاره ای از گلیم و جز آن که بدان آب از چیزی برچینند و خودرا به وی خشک کنند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).