قربتفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. نزدیکی.۲. نزدیکی در مکان و منزلت.۳. آنچه موجب تقرب به خدا گردد از طاعت، عبادت، و کارهای نیکو.
قربوتلغتنامه دهخداقربوت . [ ق َ رَ ] (معرب ، اِ) قربوت السرج ؛ کوهه ٔ زین . (منتهی الارب ). قربوس زین . سین را به تاء بدل کردند، و آن بر شیوه ٔ لهجه ای است که ناس را نات گویند. ج