قعقعانیلغتنامه دهخداقعقعانی . [ ق ُ ق ُ نی ی ] (ع ص ) (حمار...) خر سخت آواز. (منتهی الارب ): حمارقعقعانی الصوت ؛ ای فی صوته قعقعة. (اقرب الموارد).
قعقعانیلغتنامه دهخداقعقعانی . [ ق ُ ق ُ نی ی ] (ع ص ) کسی که در هنگام راه رفتن بندهای پاهایش آواز دهد. (اقرب الموارد). رجوع به قعقاع شود.