روینگلغتنامه دهخداروینگ . [ ی َ] (اِ) روین . روناس . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از برهان ). فوه . روین . روناس . رویناس . روغناس . فوةالصبغ. (یادداشت مؤلف ). رجوع به روناس شود.
رویینگیpassivityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن فعالیت شیمیایی فلز یا آلیاژ به دلیل داشتن پوشش اکسیدی یا ترکیبات دیگر، تحت شرایط محیطی ویژه کاهش یابد
میراندگویش اصفهانی تکیه ای: arune طاری: aruna طامه ای: rune طرقی: arâna / arâma کشه ای: arâma نطنزی: runa
pruneدیکشنری انگلیسی به فارسیپروانه، الوبخارا، الو، گوجه برقانی، سیاه آلو، هرس کردن، اراستن، سرشاخه زدن، ساده کردن