سابیدنflatting down, rubbing downواژههای مصوب فرهنگستانکشیدن کاغذ سنبادۀ نرم خشک یا تر بر سطح مادۀ پوششی خشک برای نرم و صاف کردن سطح
ورنی سابخورflatting varnish, rubbing varnish, polishing varnishواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ورنی حاوی رزین سخت که میتوان سطح آن را سابید و صاف کرد
robbingدیکشنری انگلیسی به فارسیسرقت، ربودن، دزدیدن، دستبرد زدن، غارت کردن، چاپیدن، لخت کردن، سرقت کردن
مقاومت سایشیabrasion resistanceواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی ماده برای حفظ ظاهر و ساختار اولیه، هنگامی که در معرض مالش (rubbing) یا کاردکزنی (scraping) یا برخورد قرار میگیرد